بخش زبان و ادبیات
1- « قوت غالب » یعنی چه؟ غذای اصلی.
2- « نان کور » یعنی چه؟ یعنی خسیس.
3- « تلاجن » یعنی چه؟ نوعی درخت جنگلی.
4- « شندر غازی » یعنی چه؟ یعنی پول اندک.
5- « بش » یعنی بند.
6- « پانتومیم » یعنی چه؟ بدون گفتار، لال بازی .
7- « مجلس سازی مینیاتور » یعنی چه؟ تابلو یی که شامل صحنه ی رزمی و بزمی می باشد.
8- « ناسیونالیسم » یعنی چه ؟ یعنی وطن پرستی، ملت گرایی .
9- « نمی هلند » یعنی چه؟ نمی گذارند، اجازه نمی دهند. فعل نیز دارای دو مصدر است.
10- « قفا » یعنی چه؟ قفا در لغت به معنی پشت سر است. قفا زدن یعنی پس گردنی زدن.
11- « زین خدنگ » یعنی چه؟ زینی که از چوب درخت خدنگ ساخته شده است.
12- « شبدر دوچین » یعنی چه؟ شبدری که دوبار پس از روییدن چیده شده باشد.
13- « سر پَر زدن » یعنی چه؟ یعنی توقف کوتاه، هرگاه مرغی از اوج یک لحظه بر زمین نشیند و
دوباره برخیزد، این توقف کوتاه را « سر پَر زدن » می گویند.
14- « لعل پوش » یعنی چه؟ دارای گل برگهای قرمز، گل سرخ.
15- « جام می » یعنی چه ؟ جام می در اصطلاح عارفان، قلب انسان پاک و آگاه و عارف است.
16- « تلکه کردن » یعنی چه؟ یعنی پول و مالی را با مکر و فریب از کسی به دست آوردن.
17- « گرته برداری » یعنی چه؟ گرته برداری آن است که با خاکه ی زغال، تصویر چیزی را طرح کنند.
18- معادل امروزی « بپیچم » چیست؟ تلاش و کوشش می کنم. (پافشاری می ورزم).
19- « وزارت صنایع مستظرفه » یعنی چه؟ یعنی هنرهای ظریف مانند نقاشی و مجسمه سازی و غیره.
20- « نظمیه » چیست؟ معادل نیروی انتظامی امروز است.
21- « زیتون نماد » چیست و نشانه کدام کشور است؟ نماد صلح و نشانه و پرچم کشور فلسطین است.
22- « شب » نماد چیست؟ نماد ظلم و استبداد است.
23- « آیینه » نماد چیست؟ نماد صفا و پاکی است.
24- « یک من » چند کیلو گرم است؟ سه کیلو گرم.
25- پسوند « باشی » در ترکی به معنی رئیس و سرپرست است مانند آشپز باشی، نجار باشی.
26- حرف « ک » در خُرجینک، دخترک و عروسک به چه معنی است؟ به معنی کوچک بودن است.
27- حرف « را » در مصراع « تا سلسله ی ایوان بگسست مداین را » چه نوع رایی است؟ فک اضافه.
28- « ی » در نکردی ، پرسیدی ، بودی و .... نشانة چیست؟ نشانة ماضی استمراری.
29- نهاد جمله زیر کدام کلمه است؟ « م ».
« از آنکه شیفتة عشقم ».
30- « برخوردار کناد » چه نوع فعلی است؟ فعل دعایی.
31- « م » در « دادم » در بیت زیر چه نوع کلمه یی است؟ نشانه مفعولی.
« بدو گفت که این بر من از من رسید ................. زمانه به دست تو دادم کلید ».
32- مرجع « ش » در « ملامتگرش » کیست؟ جوان.
« با سخن پیر ملامتگرش .................. گریان گریان بگذشت از برش ».
33- « قله ی کوه شد یکسره ابلق » منظور از « ابلق » چیست؟ در اینجا ابلق یعنی هرچه دو رنگ و یکی از رنگهای آن سفید باشد.
34- در غزل سعدی مقصود از « مجمعی که شاهدان دو عالم در آن گرد می آیند » چیست؟ قیامت.
35- در عبارت « بر کشِته های ما جز باران رحمت خود مبار » مقصود از « کِشته ها » چیست؟ بذر مهبت که در دل ها کاشته است.
36- در جملة « آنچه از زبان این سوختة بی زبان نقل می نماید قصه یی پر غصه است » مقصود از « این سوختة بی زبان » چیست؟ نی است.
37- در بیت « آمد آورد پیش خیر فراز......... گفت گوهر به گوهر آمد باز» مقصود از گوهر اول و دوم چیست؟ گوهر اول جواهر است و گوهر دوم انسان خیر خواه.
38- در بیت « به آتش های ترک و خون تازیک ................. ز رود سند تا جیحون نشیند » منظور از آتش های ترک و تازیک چیست؟ منظور حمله ی مغول ها و خونریزی تازیک هاست.
39- در عبارت « فرشتگان سرودهای صلح و شادی انسان را برای چوپانان خوانده اند» منظور از کلمات مشخص شده چیست؟ سرود های صلح و شادی یعنی وحی و پیام پیامبران. و منظور از چوپانان پیامبران است.
40- در عبارت « مادر خویش از یاد می برد » منظور از « مادر » در این عبارت چیست؟ طبیعت.
41- در مصراع « در میان خانه گم کردیم صاحب خانه را » منظور از« صاحب خانه » کیست؟ خدا.
42- با توجه به توصیف صدای « غوک و مرغ حق » چه زمانی در ذهن تداعی می شود؟ شب
« غوک ها می خوانند ..... مرغ حق هم گاهی ».
43- « دوش » در مصراع « دوش دیدم که ملایک در میخانه زدند» به کدام معنی است؟ لحظة آفرینش آدمی.
44- در بیت زیر مقصود از « تقصیر » چیست؟ کوتاهی و سستی در عبادت و شکر گزاری گناه.
« بنده همان به که ز تقصیر خویش ............... عذر به درگاه خدای آورد ».
45- مصراع « همه دل پر از باد و لب پر زپند » بیانگر چه حالت هایی است؟ حالت های « غم و اندوه و تأسف » و « پند و نصیحت ».
46- منظور از « رؤیت » در مصراع زیر چیست؟ منظره.
« شامگاهان که رؤیت دریا».
47- کلمه « مهر » در بیت زیر به چه معنی است؟ خورشید.
« خداوند کیهان و گردون سپهر .......... فروزندة ماه و ناهید و مهر »
48- مقصود از « بر شده گوهر » در بیت زیر چیست؟ افلاک و آسمان.
« زنام و نشان و گمان برترست ................. نگارندة بر شده گوهر است ».
49- در بیت زیر کلمة « یکایک » به چه معنی است؟ ناگهان.
« که ایشان ز بهر مرا جنگجو .............. یکایک به ایران نهادند روی ».
50- « اندیشه » در بیت زیر به چه معنی است؟ تشویش .
« در جام می آویختم اندیشه را خون ریختم ........ با یاد خود آمیختم زیرا درون پرده ام ».
51- منظور از « یاد روی تو » در بیت زیر چیست؟ خداوند.
« به کعبه رفتم وز آنجا هوای کوی تو کردم ...... جمال کعبه تماشا به یاد روی تو کردم ».
52- در مصراع « عذار افروز مه رویان افلاک » منظور از « مه رویان افلاک » چیست؟ آسمان و ستارگان است.
53- مضمون بیت زیر چیست؟ اتکای به خود.
« نخواهد آتش از همسایه هر کسی جوهری دارد ...... چنار از سینة خود می کند ایجاد آتش را ».
54- « مرا مذکور ساختند » یعنی چه؟ یعنی از من یاد کردند، مرا نام بردند.
55- « مرا معلوم گردید » یعنی چه؟ یعنی برای من آشکار شد.
56- « به خدمت او موسوم گشتم » یعنی چه؟ یعنی شناخته شدم، معروف شدم.
57- « طریق مبطلان بر نوشتند » یعنی چه؟ یعنی راه و روش مردمان نادرست را از میان برداشتند.
58- « براثر او می آیم » یعنی چه؟ یعنی به دنبال او می آیم.
59- « دست از من بدار » یعنی چه؟ یعنی مرا رها کن.
60- « از درون خستگان اندیشه کن » یعنی چه؟ یعنی از آه دل رنج دیدگان بترس.
61- « می نشوم خودنما » یعنی چه؟ یعنی چهره خود را آشکار نمی کنم.
62- « در این کار تعبیه ای هست » یعنی چه؟ یعنی نقشه ای از پیش برای این کار کشیده شده است.
63- « نصف تنش لمس شد » یعنی چه؟ بی حس و حرکت شدن.
64- « یک هو به صرافت افتادم » یعنی چه؟ اندیشه و قصد انجام کاری را کردن.
65- « نگویم که مرا سخت دربایست نیست » یعنی چه؟ یعنی نمی گویم که به آنها نیاز ندارم.
66- « بر خود گرفت » یعنی چه؟ یعنی تعهد کرد، قول داد.
67- « تو مرا بر خویشتن گیر » یعنی چه؟ یعنی تو عهده دار کار من شو.
68- « حرفی به کارش بود » یعنی چه؟ یعنی جای حرف داشت، مشکل داشت.
69- « دست از من بدار » یعنی چه؟ یعنی مرا رها کن.
70- « نان به نرخ روز خوردن » یعنی چه؟ یعنی به مقتضای زمان تغییر عقیده دادن.
71- « نقش از روی کار باز خواند » یعنی چه؟ یعنی متوجه قضیه شد.
72- « تداعی معانی » یعنی چه؟ یعنی به یاد آوردن مفهومی از مفهوم دیگر.
73- عبارت « عشق و مقصود کافری باشد » یعنی چه؟ یعنی عاشق در راه عشق مقصدی جز عشق ندارد.
74- عبارت « ترک خود کردن » یعنی چه؟ یعنی از وجود مادی خود گذشتن.
75- عبارت « یکی مجرد بود و با یکی پنج دینار » یعنی چه؟ یکی پول نداشت، یکی پنج دینار داشت.
76- عبارت « مجنون صفتی باید که نام لیلی شنیدن جان توان باختن » یعنی چه؟ عاشق واقعی باید مانند مجنون صفاتی داشته باشد که با شنیدن نام لیلی جان خود را فدا کند.
77- عبارت « باز می دارد دهان با چشم از وحشت دریده » یعنی چه؟ یعنی دهان و چشمانش از ترس باز است.
78- عبارت « کاین شیوه ی دریِ تو چون دود می رود » یعنی چه؟ یعنی زبان فارسی در حال نابودی است.
79- عبارت « رخت در کوی معصیت کشیدن » یعنی چه؟ یعنی گناه کردن.
80- عبارت « دست بر داشتن » یعنی چه؟ یعنی دعا کردن، دست به دعا بر داشتن.
ادامه مطلب در بخش هشتم
https://get.cryptobrowser.site/2738817